مقالات معماری و عمران

مقالات معماری و عمران

سلام.دوست عزیز به وبلاگ خودتان خوش آمدید.
مقالات معماری و عمران

مقالات معماری و عمران

سلام.دوست عزیز به وبلاگ خودتان خوش آمدید.

کالبد و خلق فضا

کالبد و خلق فضا

کالبد را می‌توان زبان فضا دانست؛ چرا که آنچه را معماران در فضا می‌خواهند بیان کنند را با توجه به کالبد بیان می‌کنند به همین دلیل کالبد دارای اهمیت ویژه‌ای در آفرینش فضا است. اهمیت کالبد را می‌توان در دوره معاصر جست‌وجو کرد یا به نوعی از زمان جدایی دو هنر نقاشی و مجسمه‌سازی از معماری، معماران برای ایجاد نوعی استقلال، به کالبد اهمیت دادند، اما این مطلب گویای این نیست که کالبد در معماری گذشته دارای اهمیت نبوده در واقع دنیای درونی و خاص هر فرد تا ابراز نگردیده از طرف مخاطبان مورد نقد قرار نمی‌گیرد که این ابراز را می‌توان در معماری، تحت عنوان کالبد بیان داشت که اتصالی درونی را بین ناظر و فضا به وجود می‌آورد در واقع می‌توان کالبد را زبانی یا واسطی برای انتقال مفهوم فضا به انسان بیان نمود که به عنوان ابزاری کار‌آمد در اختیار طراحان و معماران قرار دارد. 
خصیصه اصلی هر معماری را می‌توان تولید فضا برای زندگی تعریف نمود و مسلما درک هر‌فضا با توجه به تفکرات فرهنگی و اعتقادی هر منطقه، متفاوت است که در واقع این فضا‌ها را کالبد‌هایی تشکیل می‌دهند که بتوان آنها را مکان نامید تا از طریق مکان به درک فضا نائل آیند. در واقع پیدایش کالبد در معماری را می‌توان در رابطه مستقیم فرهنگ و اعتقاد مردم دانست که تحت اشکال، جهت، رنگ و جنسیت خاصی تعریف می‌گردد که با کمک این چهار عامل، موفق به نمود فضا در بعد فیزیکی و کلید ورود به فرهنگی است که این فضا را تولید می‌کنند. در واقع کالبد را می‌توان نمود فیزیکی تفکرات و سنت انسان‌هایی دانست که به تولید فضا اقدام نموده‌اند پس با درک درست از کالبد تولید شده می‌توان به درک صحیح فضا نزدیک شد. ” در زیباشناختی کالبد یا صورت تظاهر حسی وواضح یک شئ است واین بیانی است که خود را در معرض قضاوت قرار می دهد .کالبد یاصورت در طبیعت مستند هستند یعنی متأثر از محتوای خود هستند. پس از صورت از پیش داده شده است ونمی توان به میل خود آن را تغییر داد.
آدورنو می گوید : ” صورت چنانچه از خود لفظ پیدا ست کالبد یک چیز است وخود آن چیز اجازه ندارد به تکراربی مورد خود منجر شود .”در ادامه گروتر میگوید:” شکل دادن یعنی پردازش اشکال واین بدان معنی است که کالبد به گونه ای انتخاب شود که با محتوا وایده طرح تطابق داشته باشد . براین اساس شکل پردازی صوری با توجه به کالبد ، وابسته به عوامل گوناگون است. به عنوان مثال کالبد یک گشودگی در یک دیوار بایستی تابع جنس وساخت دیوار نیز باشد :گشودگی در یک دیوار آجری احتیاج به قوس دارد .در حالی که در دیواری از فولاد وشیشه گشودگی زاویه دارد مناسب تر به نظر می رسد .کالبد یا صورت متأثر از محتوا است .”
به قول آدورنو : ” میزان موفقیت زیباشناختی تابعی است از میزان موفقیت کالبد در انتقال محتوا .”” فضا به وسیله عناصری که آن را محدود کرده اند مشخص یا اصطلاحاً تعریف می شود. این عناصر وارتباطشان با یکدیگر هستند که شخصیت یک فضا را می سازند وبه فضا کالبد می دهند. اگر بخواهیم نظم در دنیای بی نهایت وسیع کالبد ها بوجودآوریم به ناچار اولین قدم تقسیم کالبد ها به دو دسته کالبد های باقاعده وکالبد های بی قاعده است .

جهت دانلود ادامه مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید.
پسورد:www.bastam.blogsky.com    


شهر فرهنگی.فرهنگ شهری

شهر فرهنگی.فرهنگ شهری


رشد شهر نشینی و صنعتی شدن جوامع شهری و فرهنگ جامعه را به سرعت از اعتقادها وآداب و سنن دور کرد و تمایل به زندگی امروزی و استفاده از رفاه و ارزشهای مادی به نوعی ارزش اجتماعی تبدیل شد به گونه ای که رشد تجملات و تزئینات در سیمای شهر وخانه ها از همیشه نمایان تر شد و جامعه ها را از پایبندی به یکدیگر و مناسبات خانوادگی وخویشاوندی دور کرد .

در جوامع سنتی و روابط اجتماعی به هم پیوسته بود و باور های مشترک و مشخصی وجودداشت و افراد همدیگر را می شناختند و اعتماد میان افراد بیشتر بود و روابط اجتماعی براساس آشنایی های دراز مدت و دوستی و مناسبات فامیلی و خانوادگی استوار و پایدار بود .

ولی جوامع بزرگ شهری امروز به خاطر وجود شرایطی خاص ، فرصتی برای شناختن افرادنگذاشته است . افراد به جای خانه و محیط زندگی در محیط کار با افراد بسیاری روابطبرقرار می کنند و اما به دلیل شغلهای متفاوت و موقعیت اجتماعی افراد و روابط با روابطسنتی متفاوت است که در این ارتباط بیشتر به جای وجود علایق و احساسات ، غلبه باموقعیت اجتماعی افراد است ...

رشد شهر نشینی و صنعتی شدن جوامع شهری و فرهنگ جامعه را به سرعت از اعتقادها وآداب و سنن دور کرد و تمایل به زندگی امروزی و استفاده از رفاه و ارزشهای مادی به نوعی ارزش اجتماعی تبدیل شد به گونه ای که رشد تجملات و تزئینات در سیمای شهر وخانه ها از همیشه نمایان تر شد و جامعه ها را از پایبندی به یکدیگر و مناسبات خانوادگی وخویشاوندی دور کرد .

در جوامع سنتی و روابط اجتماعی به هم پیوسته بود و باور های مشترک و مشخصی وجودداشت و افراد همدیگر را می شناختند و اعتماد میان افراد بیشتر بود و روابط اجتماعی براساس آشنایی های دراز مدت و دوستی و مناسبات فامیلی و خانوادگی استوار و پایدار بود .

ولی جوامع بزرگ شهری امروز به خاطر وجود شرایطی خاص ، فرصتی برای شناختن افرادنگذاشته است . افراد به جای خانه و محیط زندگی در محیط کار با افراد بسیاری روابطبرقرار می کنند و اما به دلیل شغلهای متفاوت و موقعیت اجتماعی افراد و روابط با روابطسنتی متفاوت است که در این ارتباط بیشتر به جای وجود علایق و احساسات ، غلبه باموقعیت اجتماعی افراد است .

در شهر های بزرگ تحرک اجتماعی و تغییر پایگاه طبقاتی به راحتی صورت می گیرد و ضمنآنکه نامتجانس بودن فرهنگ شهری بیشتر مواقع ، سازمان شکنی اجتماعی و تغییر ساختارسنتی را به همراه دارد . این موضوع بیشتر ناشی از تراکم بالای جمعیت و وجود فرهنگ هایگوناگون و رنگ باختن برخی از آنها و اختلاط با هویت شهری و گسترش منطقه های حاشیهنشین و در نتیجه ایجاد فاصله میان قشرهای مختلف در این جوامع است . امروزه شهرهابیگانگی را در انسان ها تقویت می کنند و احساس تنهایی و جدایی و تمایل به تنهایی را درمیان طبقات مختلف جامعه رشد می دهند .

وجود معضل های بزرگ شهری مانند ترافیک های سنگین و گسترده و بیکاری و کمبود و یاگرانی مسکن و گسترش جرم و جنایت و آلودگی های زیست محیطی و فرهنگی علاوه برگسترش زمینه های بی اعتمادی میان انسانها این احساس را در شهرنشینان ایجاد می کند کهشاید مسئولان شهری قادر به اداره شهر نیستند و این امر در پاره ای مواقع میل به قانونگریزی را در جامعه دامن می زند و جلوگیری از این کار نیازمند برنامه ریزی های فرهنگیو ایجاد بستر فعالیت های سالم و سازگار از سوی مدیران و مسئولان است .

مدیریت فرهنگی نیاز ضروری

در این چند سال افزایش جمعیت و گسترش ترافیک و آلودگی های زیست محیطیو

کمبود و گرانی مسکن ذهن بسیاری از برنامه ریزان شهری و مدیران اجرایی شهر را بیشاز پیش به خود مشغول کرده بود و جلسه های بسیاری هم برای حل آنها تشکیل شده ومی شود , ولی همه اینها بیشتر با فیزیک و ظاهر شهرها در ارتباط است و ضمن اینکههنوز پاسخ منطقی و مناسب برای این مسائل پیشنهاد نشده است ولی آنچه فراموش شدهنیازهای فرهنگی و رسیدگی به آرمان ها و خواست های درونی جامعه است .

هر شهری در کنار ساخت فضاها و کالبد شهر و نیازمند برقراری روابط معقول بین محیط طبیعی و فیزیکی با وضع اجتماعی و فرهنگی است . به طور معمول در کلانشهر ها وشهر های بزرگ , ریشه بسیاری از بحران های بزرگ و زنجیره ای را باید در ضعف فرهنگ بومی و محله ای دنبال کرد .

در شهر هایی که زندگی ماشینی و روابط مجازی غربی , فروشگاههای بزرگ , مراکزفروش دور از منزل و نبود یا کمبود فضاها و عرصه های عمومی در محدوده محله ها ونواحی , منجر به از بین رفتن روابط محله ای و منطقه ای شده است , خصوصی شدناوقات فراقت , گذراندن زمان زیاد در منزل , کاهش ارتباط میان همسایگان , نبود زمانو فرصت کافی برای تخلیه فشارهای ناشی از مشکلات زندگی روزانه و مانند اینهاگسترش یافته و بر ایجاد و تشدید بحران های شهری موثر واقع شده است .

ضمن آنکه بی توجهی و آگاهی نداشتن حکومت های محلی یا همان شهرداری ها به

مسائل اجتماعی و فرهنگی روز زمینه را برای افزایش این بحران ها ونابسامانیهای

شهری هموار کرده است . این امر دلیل محکمی بر نیاز ضروری شهر ها بهمدیریتکامل و جامع شهری در همه مسائل بویژه مسائل فرهنگی و اجتماعی است .

فقر فضاهای فرهنگی در شهر ها

هر چند وظایف شهرداری ها برای ما بیشتر در ظاهر شهر ها خلاصه و نمود داشته است ,اما وظایف دیگری هم بر عهده شهرداری ها قرار دارد و حمایت از نهاد های متولیفعالیت های هنری , سرگرم کننده , تفریحات جمعی , شهری و نظایر آنها ، حمایت وتقویت فعالیت های فرهنگی و اجتماعی از آن جمله است .

در طول سه چهار سال گذشته توجهاتی به خرده فرهنگ های موجود در شهر بویژه درمحله ها شده است , اما باید گفت که بی توجهی به این خرده فرهنگ ها و تلاش نکردنبرای بالابردن کیفیت شاخص های فرهنگی موجب شده برنامه های فرهنگی به نتیجه نرسد. در کنار همه این موارد وقتی فضاهای فرهنگی ایجاد می شود توجه به دو نکته ضروری است :

1- شرایط جغرافیایی و بومی محله

2- توجه به نیاز منطقه با در نظر گرفتن استاندارد های موجود

اصلاح فرهنگ شهری راه حل بحران ها

برنامه ریزی شهرها نیازمند ایجاد هماهنگی میان دستگاههای تصمیم گیرنده در حوزه فرهنگی و اجتماعی است یعنی شهرداری ها , وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی , وزارت مسکن و شهرسازی , صدا و سیما , سازمان میراث فرهنگی , سازمان تربیت بدنی وبرخی دیگر از دستگاهها که هر کدام به گونه ای دارای تجربیاتی در برنامه های فرهنگی , اجتماعی و تفریحی هستند . البته لازمه حل مسائل شهری و بحران ها اصلاح رفتار شهروندان و وجود فرهنگ مناسب شهرنشینی است.دو مقوله ای که پایه و اساس پایداری و دوام هر شهر است .

فرهنگ در اینجا شامل موضوع های اجتماعی , هنری , ورزش همگانی , محیط زیست ,محصولات فرهنگی , صوتی تصویری و خدمات آموزشی است . در چارچوب این حرکت , ایجاد تعادل , تناسب و هماهنگی در برنامه ریزی های کلان شهری ضروری است و همه اجزای شهر باید با در نظر گرفتن نقش فرهنگ در مناسبت های اجتماعی شهر , تاسیسات شهری , نظام حمل و نقل و کالبد شهر و کاربری های شهری سعی کنند تعادل لازم را بوجود آورند .

تبیین و تعیین مبانی فرهنگ شهر نشینی برای همه مردم بویژه قشر جوان و نوجوان ,برقراری زمینه مناسب برای رشد و اعتلای این فرهنگ و ارتقا و اصلاح فرهنگ همگانی با تکیه بر مساجد و محله های شهر - که پایگاه اصلی فعالیت های فرهنگی و آموزشیشهری است - گامی موثر در دستیابی به شهر فرهنگی است .

البته ناگفته نماند ایجاد توسعه فضاهای فرهنگی مانند فرهنگسراها , خانه های فرهنگ ,کتابخانه های عمومی و تخصصی , نگار خانه ها , موزه ها و بنا های فرهنگی به فراخورجمعیت محله ها و منطقه های شهری در حوزه فعالیت ها و برنامه های شهرداری هاست .

فقر فرهنگ شهر نشینی

سالهاست که مسائل و مشکلات شهر و شهر نشینی از دغدغه های اساسی مدیریت شهری ، کارشناسان و طراحان شهری بوده و همچنان نیز از محور های اساسی طراحی شهری برطرف کردن این معضلات است.

زیبایی شهر ها ، هماهنگی اجزای تشکیل دهنده آن ، کارایی مناسب آنها، امکان استفاده شهروندان از عناصر شهری از بعد منظر ، رفاه و کارایی از مهمترین عوامل شهری است.راحتی و آسایش شهروندان در شهر تهران که حاصل سالها رشد و نمودر مسیر نا موزون ،بدون توجه به روابط منطقی بین اجزای آن است به دلیل اینکه خطرات ایجاد شده در آن بیش از امنیت آن است میسر نمیشود.

البته در سالهای اخیر سعی شده است تا این تعادل بیشتر به سمت آسایش و امنیت سوق پیدا کند، که نتیجه نتایج پایدار و گسترده ای به دنبال نداشته است، از این رو در این کلاف تو در تو و سردر گم باید سعی کرد از زاویه دیگری به مسئله نگاه کرد.

ما اکنون شهری داریم با مسائل و مشکلات بسیار که چه بخواهیم و چه نخواهیم در آن باید زندگی کنیم در واقع ما وارث معضلاتی هستیم که خود بر خود تحمیل نموده ایم و گریزی از آن نیست. و تنها با همکاری و همیاری و تعاون و تعامل باید سعی در اصلاح ان داشته باشیم و در واقع باری بیش از آنچه هست برآن میفزاییم.

در تمام این مسائل جای خالی موضوعی که خود را در پس واژه فرهنگ شهر نشینی پنهان کرده ، به خوبی احساس میشود.

کمبود مسیر های پیاده ، کمبود عرض ناهموار ی کلی معابر( سواره و پیاده)، عدم روشنایی مسیر ها ... معلولین و سالمندان که نمیدانم به کدامین گناه نکرده جز کلمات نادیده یا بهتر بگویم فراموش شده واژه ی شهر هستند ... و هزاران مسئله دیگر نگفته ، که به این موضوع ارتباط مستقیم دارد ، از جمله این مسائل است ، از سوی دیگر میدانیم که ترمیم و اصلاح کمبود ها و نواقص اشاره شده ، هزینه هایی به دنبال دارد که باید متحمل شد و پرداخت شود که از آن گریزی نیست.

عبور از عرض خیابانها باید تنها از تقاطع ها و محل خط کشی عابر پیاده صورت بگیرد و عبور از بزرگراهها نیز به طور کلی غیر قانونی است و مخاطره آمیز.لذا استفاده از زیر گذر و رو گذر به طور اکید و جدی لازم است. در کشور ما و به خصوص در کلان شهر ها کم توجهی به قوانین و مقررات شهری از سوی شهروندان کاملا عادی شده و علیرغم صرف هزینه های بسیار برای تبلیغ در خصوص آموزش همگانی ، از سوی نیروهای انتظامی، راهنمایی و رانندگی و رسانه های جمعی همچنان رعایت نمیشود.

با نگاهی به عملکرد شهرداری ها و هزینه های صرف شده جهت جلوگیری از تخلف شهروندان ( پیاده و سواره) به این اصل می رسیم که چنانچه فرهنگ شهرنشینی و شهروندی خود را با تمام مشکلات شهری موجود بالا برده و تقویت کنیم، قادر خواهیم بود تا این مبالغ هنگفت را در جای خود هزینه کنیم تا معضلات موجود به حداقل خود برسد و شاهد شهری زیبا و عاری از آهن کشی و بتن کاری های معابر و غول سیمانی حاکم بر شهر باشیم.


منبع سایت همکلاسی

نگاهی گذرا به شهرستان میانه

نگاهی گذرا به شهرستان میانه


شهرستان میانه، در شمال غربی ایران و جنوب شرقی استان آذربایجان شرقی قرار گرفته و یکی از 19 شهرستان آن به شمار می رود. این شهرستان در محل تلاقی سه استان آذربایجان شرقی، زنجان و اردبیل قرار گرفته و 7 همسایه در اطراف خود دارد: سراب از شمال، بستان آباد از شمال غربی، هشترود از غرب، چاراویماق از جنوب غربی، زنجان از جنوب، خلخال از شرق و اردبیل از شمال شرقی این شهرستان را دربرگرفته اند. شهرستان میانه با 5580 کیلومتر مربع مساحت از مجموع مساحت45162 کیلومتر مربعی استان،  به عنوان پهناورترین شهرستان استان آذربایجان شرقی محسوب می شود که یک هشتم از خاک استان و یک سیصدم از خاک ایران را دربرگرفته است.


جغرافیای طبیعی شهرستان میانه


آب و هوا و پوشش گیاهی:

 شهرستان میانه به جز در دامنه‌های پست دره قزل اوزن، در قسمت میانی و جنوب شرقی که دارای اقلیم خشک و سرد است، همچنینی به جز ارتفاعات بالای ۱۸۰۰ متری بزقوش در شمال که دارای اقلیم ارتفاعات فوقانی می‌باشد، در سایر مناطق دارای اقلیم خشک سرد می‌باشد. متوسط بارش سالانه ۳۲۰ میلیمتر در نقاط کم ارتفاع جنوب شرقی و در بالای ارتفاعات بزگوش از ۳۹۳ تا ۶۰۰ میلیمتر متغیر است. متوسط دمای سالانه نیز در این شهرستان، ۳ الی ۵/۱۴ درجه سانتیگراد، در مناطق مختلف آن می‌باشد.

به طور کلی، مشخصات این شهرستان طبق گزارش سازمان برنامه و بودجه، به شرح زیر می‌باشد: - حداکثر درجه حرارت متوسط سالانه، ۷/۱۸ درجه سانتیگراد. - حداقل متوسط درجه حرارت سالانه، ۹/۴ درجه سانتیگراد. - حداقل میزان میزان رطوبت نسبی هوا، ۴۸ درصد - حداکثر میزان رطوبت نسبی هوا ۶۸ درصد. - از نظر پوشش گیاهی، دارای انواع و اقسام گیاهان خودرو می‌باشد که حدود ۴۰ رقم انواع گیاه را دربر می‌گیرد. از جملهکنگر وحشی، علف آبه،چچم یا چچن، بولاغ اوتی، کاکوتی، بومادران، مرضه کوهی، قازآیاغی، ترشک، اسپند، خاکشیر، ریواس، پونه، نعناع کوهی، درمنه و کاکوتی و ... می‌باشد

.

ارتفاعات مهم و پستی و بلندی ها: 

شهرستان میانه، در جنوب رشته کوه بزقوش قرار دارد. ارتفاع عمومی زمین در این شهرستان، از ۷۵۰ متر در منتهی الیه گوشه جنوب شرقی آن دره قزل اوزن تا ۳۳۰۰ متر در قلل رشته کوه برغوش متغیر است.

شیب عمومی زمین به جز در گوشه جنوب شرقی شهرستان، در کلیه نقاط آن به سمت مرکز ( شهر میانه) می‌باشد و در نهایت تمامی دامنه‌ها به قزل اوزن ختم می‌شوند. از نظر شکل زمین، قلل ۲۵۰۰ الی ۳۳۰۰ متری بزگوش و زمین‌های وسیع و کم شیب پایین آن در غرب دره گرمه چای ویژگی اصلی نیمه شمالی شهرستان را تشکیل می‌دهد. رشته کوه بزقوش، که در قسمت جنوب سبلان و در شمال میانه قرار گرفته و دره علیای تلخه رود از کوه‌های بزقوشمی‌باشد. امتداد این رشته کوه از مغرب به مشرق و به طول ۱۲۰ کیلومتر و ارتفاع آن در اطراف شرقی تا حدود ۳۸۰۰ متر، ولی در طرف غربی از ارتفاع آنکاسته می‌شود و در جنوب شهرستان سراب ۳۱۷۰ متر و در شیشک کوه در حدود ۲۴۵۰ متر ارتفاع دارد. رشته کوه بزقوش در جنوب شهرستان سراب و از خود میانه کاملاً نمایان است و دو درهدر طرفین بزقوش قرار گرفته که یکی آجی چای و جلگه سراب است که آن را از سبلان(ساوالان) جدا کرده و دیگر درقارانقوچای می‌باشد که از بین بزقوش و سهند جاری است.


منابع آبی: 

منابع آب‌های سطح الارضی و رودخانه‌های میانه و میزان آب دهی آن به شرح زیر است: ۱- رودخانه شهری چای یا شهر چایی، با ۱۳۰ میلیون مترمکعب ۲قرنقوچای با ۵۱۰ میلیون مترمکعب ۳- رودخانه آیدوغموش با ۱۵۰ میلیون متر مکعب ۴- رودخانه قزل اوزن با ۱۲۵۰ میلیون متر مکعب ۵گرمه چای (گرمرود) با ۳۰۰ میلیون متر مکعب

همه این رودخانه‌های از طریق قزل اوزن به دریای خزر وارد می‌شوند. علاوه بر این‌ها چندین رود کوچک دیگر از جمله رودخانه شیخ احمد ترکمان، صومعه،اشلق، قوری چای که از رشته کوه بزگوش سرچشمه گرفته و به رودخانه قزل اوزن می‌ریزند. تعداد چشمه‌های کوچک و بزرگ و در حدود ۲۹۶ رشته قنات، با عمق، طول و میزان آب نسبتا، کم در قسمت‌های مختلف شهر و روستا پراکنده هستند که بخشی از آب مورد نیاز شهرستان را تامین می‌نمایند.


تقسیمات کشوری

براساس آخرین تقسیمات کشوری دارای چهار بخش (مرکزی، ترکمانچای، کاغذکنان و کندوان)، 17 دهستان و 4 نقطه شهری به نام های میانه، ترکمانچای، آق‌کند و ترک می‌باشد. شهرستان میانه ۴۰۳ آبادی وجود دارد که ۵۰ آبادی خالی از سکنه می‌باشد.


جمعیت

در آخرین سرشماری سال 1385، جمیعیت شهرستان میانه در حدود 870،187 نفر بوده است.


جغرافیای تاریخی شهرستان میانه

پیشینه و سابقه تاریخی شهر ستان میانه به دهها سال قبل از میلاد مسیح باز می گرددو بعضی نوشته ها سابقه تاریخی میانه را تا 720 سال پیش از میلاد نیز نقل می کنند. وجود کتیبه های آشوری و اورارتویی در بعضی مناطق آذربایجان و کشف آثار باستانی و مجسمه های سفالین در شهرستان میانه ، قدمت تاریخی آن را به دوره های پیش از تشکیل دولت ماد می رساند.

در پی حفاریهایی که در سال 1352 شمسی در یکی از قریه های اطراف میانه به نام آرموداق انجام گرفت یک مجسمه سفالین مربوط به دوره ساسانیان کشف شد. این تندیس توسط رئیس اداره باستان شناسی وقت به موزه باستانشناسی تبریز منتقل گردید. در کتابهای تاریخی و سفرنامه های جهانگردان نام این شهرستان را میانج ثبت کرده اند. چون این شهرستان به نوشته برخی ، پیش از میلاد مسیح در خط مرزی دو سرزمین ماد و پارت قرار گرفته بود و هم اکنون نیز در وسط مراغه و تبریز قرار دارد و مانند زیاویه یک مثلث در میان آنها جای گرفته است و یا اینکه چون بین دو شهر زنجان و تبریز واقع گردیده این نام را انتخاب کرده اند.با این حال شهرستان میانه در قرنهای هفتم و هشتم هجری علاوه بر میانج نام دیگری چون " گرمرود " داشته و در برخی از کتابهای آن زمان برای شناسایی آن از هر دو نام ( گرمرود و میانه ) استفاده شده است.


آثار تاریخی و دیدنی شهرستان میانه

مسجد سنگی ترک: 

این مسجد در روستای قدیمی ترک، در ۲۹ کیلومتری شمال شرق میانه واقع شده، از آثار بسیار مهم آذربایجان است و از شگفتیهای منحصر به فردی برخوردار می‌باشد. شیوه معماری و مصالح ساختمانی که در آن به کار رفته‌است، باستان شناسان را به تحیر واداشته‌است و در عین حال تاریخ درخشان هنر معماری اسلامی را رد قرون گذشته به تماشای علاقمندان می‌گذارد. بنای مسجد و نمای بیرونی آن، همه یکپاچه از سنگ ساخته شده‌است. کنده کاری‌های باشکوه و کتیبه‌های زیبای آن که به خط زیبای نستعلیق تزیین شده، موضوع دیگری است که حکایت از دقت، نبوغ و ظریف کاری معماران مسلمان آن دوران دارد. همچنین محراب و ستون‌های این مسجد، به گونه‌ای زیبا و حیرت انگیز با سنگهای یکپارچه و قرمز، هر بیننده‌ای را به تحیر و تفکر وا می‌دارد. یکی از این ستونها که تفاوت اساسی با ستونهای دیگر دارد نشان می‌دهد که بعدها در هنگام تعمیر، بجای ستون اصلی به کار رفته‌است.

این مسجد ۱۰ قسمت متمایز دارد. ساختمان اصلی آن تماماً از سنگ بنا شده و شبستانهای آن بعدها با آجر ساخته شه و در ضلع جنوب غربی این مسجد آرامگاهی وجود دارد که منسوب به بانی یا معمار مسجد می‌باشد. در مورد بانی مسجد ترک و تاریخ بنای آن نظرهای مختلف وجود دارد. بعضی آن را به امام حسن نسبت می‌دهند. برخی دیگر زمان احداث آن را در قرن ششم می‌دانند و بعضی‌ها هم معتقدند که این مسجد در قرن هشتم و دوران حکومت خانان مغول به دست سلطان محمد خدابنده (اولجاتیو) بنا شده‌است. بر در و دیوارهای سنگی این مسجد تاریخ‌های ۱۰۱۶ و ۱۲۸۲ قمری به چشم می‌خورد که تنها نشان از تعمیر این مسجد در زمان شاه عباسی صفوی و ناصر الدینه شاه قاجار دارد. در کتیبه دیگری که بر روی سنگهای میان دو پنجره قرار دارد اسامی کارفرما، بانی، کنده کار و معمار یا بنای مسجد به ترتیب: حاجی مراد ترکی، عباس کربلایی، محمد صادق تبریز و عبدالوهاب مشاهده می‌شود.


قبر امامزاده محمد

این امامزاده در روستای کندوان، واقع در ۳۵ کیلومتری شهر میانه سر بر بالین خاک نهاده و با ساختمانی کوچک و ساده گلی و یک ضریح چبی، سفره نور و ایمان و محبت در قلوب مردم روستا و اطراف آن گسترانیده‌است. در میان اهالی منطقه، امامزاده اسماعیل، پسر این امامزاده شناخته می‌شود. همچنانکه محمد را نیز فرزند بلافصل امام صادق به شمار می‌آورند. بر اساس آمار اداره میراث فرهنگی و هنری شهرستان میانه، علاوه بر این دو ، امامزاده‌های دیگری در روستاهای برزلیق، صومعه، کلاله، شیخ طبق، حسن آباد، ترکمانچای، گاوینه رود، دمیرچی و چرور نیز به تازگی شناسایی شده ولی هنوز به مرحله ثبت نرسیده‌است. مزار امامزاده دیگری با همین نام یعنی امامزاده محمد در روستای چنار از توابع شهرستان میانه واقع است که بین مردم منطقه از جمله مناطق شناخته شده به شمار می‌رود.


قیز کورپوسی (پل دختر): 

این پل معروف در دامنه شرقی قافلانکوه و در فاصله ۲۰ کیلومتری شهر میانه، بر روی رودخانه قزل اوزون ساخته شده و دارای سه دهانه بزرگ و محکم با پاینه‌های استوار آجری است که بر روی آب برهای سنگی قرار گرفته‌است. در داخل پایه‌ها، اتاقهای کوچکی با زیبایی و ظرافت بنا گردیده‌است که کنجکاوی هر بیننده را بر می‌انگیزد. بر اساس مشاهدات سیاحان و شخصیتهای سیاسی و فرهنگی، در طی زمانهای مختلف از این اثر دیدن نموده‌اند، نوشته‌هایی به خط نسخ و نستعلیق و کوفی بر قسمت‌هایی از این پل وجود داشته که تاریخ تعمیر و نوسازی آن را نشان می‌داده‌است اما اثری که تاریخ احداث آ ن را نشان بدهد هنوز شناسایی نشده‌است.


قیز قالاسی (قلعه دختر):

 این قلعه در کتابهای تاریخ و سفرنامه‌ها، چنین توصیف شده‌است: این قلعه در ۲ کیلومتری شمال پل دختر (۱۸ کیلومتری جنوب میانه) بر روی صخره بزرگ و قلل تیز، در زمان حکومت شاه عباس صفوی، این قلعه محل تجمع و استراحت راهزنان و اشرار بوده که باعث ناامنی منطقه بودند. به دستور وی دیوارهای قلعه با پل دختر شباهت دارد، برخی تاریخ بنای آن دو بنا را نزدیک به هم (قرن ششم) ذکر می‌کنند ولی برخی دیگر از مورخان، ساختمان قلعه را به یکی از پادشاهان ساسانی (اردشیر دراز دست) نسبت می‌دهند.


قلعه نجفقلی خان: 

این قلعه بزرگ خاکی، در جنوب شرقی میانه ( جنب رودخانه شهر چایی) قرار گرفته‌است. در قسمت‌های شمالی و شمال شرقی آن بناهای مسکونی احداث شده‌است و سمت جنوبی و جنوب غربی آن را زمین‌های زراعی و باغات سرسبز احاطه نموده و ناحیه شمال غربی آن در بالای کوه‌های قافلانکوه واقع شده‌است. شکل عمومی آن کثیرالاضلاع غیرمنتظمی است که دره‌های عمیق و قله‌های تیز قافلانکوه را زیر پوشش خود قرار داده‌است. این بنا با آجر و سنگ ساخته شده و بلندی دیوار (باروی قلعه) اطراف آن به ۴ متر می‌رسد. این قلعه دارای یک دروازه و یک راه خروجی به ارتفاع سه متر می‌باشد که راه خروجی آن بیشتر به راه فرار شباهت دارد و به تخته سنگ‌ها و پرتگاه‌های خطرناک منتهی می‌گردد. قلعه دختر، ۱۶ یا ۲۴ برج دیده‌بانی مخروبه دارد که ۸ برج آن بر رودخانه قزل اوزن مشرف است. در میان قلعه، دو منبع آب به ابعاد ۱۵*۱۰ متر و ارتفاع ۱۰ متر وجود دارد که آب آن به وسیله برف و باران تامین می‌شده‌است. دو ضلع قلعه از صخره‌های طبیعی و یک ضلع آن از سنگ‌های تراشیده شده تشکیل یافته‌استعلاوه بر آن چاه‌های زیادی نیز در قسمت‌های مختلف قلعه وجود داشته که در مواقع حساس از آب آنها استفاده می‌شده‌است. گورستان قدیمی (خان جان آبادواقع شده که امروزه کاملاً متروک و به ساختمان تبدیل شده‌است. این تپه خاکی به دوره ساسانیان منسوب است و از عصر ظهور اسلام تا اواخر دوره قاجار، مورد استفاده بوده‌است. در بنای این قلعه، خشت‌های بزرگ به ابعاد ۴۰*۳۰ به کار رفته که در واقع تنها مصالح ساختمانی آن می‌باشد. با گذشت زمان و تحت تأثیر عوامل طبیعی و حفاری‌ها و خاکبرداری‌های پراکنده، قسمت‌هایی از این بنا تخریب و از بین رفته‌است. این تپه خاکی در سال ۱۳۵۴ مورد بازدید کارشناسان وزارت فرهنگ و هنر قرار گرفته و به عنوان اثر باستانی ملی به ثبت رسیده‌است.


کاروانسرای جمال آباد: 

این بنای تاریخی در کنار روستای جمال‌آباد، واقع در ۳۵ کیلومتری شهر میانه قرار دارد که در سال ۱۰۶۵ هجری قمری بنا شده‌است. (به نوشته شوالیه شارون نویسنده و جهانگرد معروف، این کاروانسرا در تاریخ ۷۳۳ هجری قمری بدست غیاث الدین محمد، وزیر سلطان ابوسعید، سلطان مغول ساخته شده‌است.) در سال ۱۲۳۴ ه.ق در هنگام بازدید (موریس دو کتز بوئه) از این اثر تاریخی گرچه حدود ۵۲۰ سال از بنای آن می‌گذشت، همچنان در نهایت زیبایی و استحکام بوده‌استهمچنین در سال ۱۱۱۲ ه.ق «جملی کارری» در نوشته‌های خود از وجود برج‌های هفتگانه و زیبای این بنا خبر داده‌است. این در حالی است که هم اکنون از این کاروانسرا به جز چند دیوار مخروبه باقی نمانده‌است.


بقعه و مناره امامزاده اسماعیل: 

بقعه با صفایی در قلب این شهر وجود دارد که به نام امامزاده اسماعیل، کمال الدین بن سید محمد بن امام جعفر صادق مشهور است. این بارگاه عشق که در ضلع جنوبی مسجد جامع شهر دامن محبت گسترانیده در سال ۹۲۳ ه.ق شناسایی و به ثبت رسیده‌است. مساحت بنای اولیه آن ۳۰ متر مربع و ارتفاع گنبدش حدود ۶ متر است که سطح خارج آن با کاشی‌های فیروزه‌ای رنگ تزیین می‌شده‌است ولی چندی پیش در پی تعمیر و نوسازی اساسی آن اکثر این خصوصیات از بین رفت و ساختمان آن از نو به طرز جالب و با سبک معماری پیشرفته و آمیخته با فرهنگ و هنر اسلامی تجدید بنا شد.


کشاورزی

شهرستان میانه، با توجه به موقعیت خاصی که دارد و به واسطه دادشتن رودخانه‌های پر آب، برای کشاورزی بسیار مناسب است. رودخانه‌هایی که در زمستان و بهار، در دره‌های عمیق جوشان و خروشان جاری می‌شوند. محصولات عمده کشاورزی این منطقه را گندم، جو و برنج تشکیل می‌دهدکشاورزان، بذر مورد نیاز خود را خودشان تهیه می‌کنند. همچنین مصرف یکساله خود را از کشت خود تامین می‌کنند و اگر مازاد مصرف داشته باشند برای فروش به بازار عرضه می‌کنند که در سال‌های اخیر خریدار عمده گندم آنان دولت بوده‌است.


صنعت

یکی از مهمترین صنایع و کارخانه‌های شهرستان میانه شرکت فولاد آذربایجان می‌باشد. همچنین شهرستان میانه دارای راه آهن میباشد که به شبکه راه آهن سراسری متصل استهمچنین این ایستگاه یکی از قطب های بسیار مهم راه آهن در سراسر کشور استچرا که متصل کننده شرق و جنوب ایران به غرب و همچنین غرب ایران به شرق و جنوب میباشد. میتوان گفت راه آهن این شهر جزو ایستگاه های مادر کشور ایران می با شد